باری یکی از مواد پیشنهاد شدۀ دیگر این بود که: ساعت ایران طبق موازین اسلامی تنظیم گردد، تا مردم بتوانند از عمر خود استفادۀ سرشار بنمایند. چون این ساعت فعلی ایران ظهر کوک است، و مردم بر اساس مبدء نیمۀ شب و ظهر اُمور خود را تنظیم میدهند، بنابراین نه مقدار شب آنها معلوم است نه مقدار روز...
شب که تاریک است برای استراحت و سکونت است ؛ و روز که روشن است برای بیداری و فعّالیّت و حرکت . أطبّاء میگویند : بیداری و فعّالیّت در شب مضرّ است ، و خواب و آرامش در روز نیز برای آدمی ضرر دارد . بنابر این شرع أقدس اسلام که احکامش بر اساس فطرت است احکامش را روی ساعات شب برای استراحت و عبادت در تاریکی ، و روی ساعت روز برای دنبال کار رفتن و در تکاپوی معاش بودن در روشنی قرار داده است .
اوّل شبانه روز از ابتدای شب شروع میشود ؛ و ساعات شب یکی پس از دیگری را طی میکند ؛ و در هر ساعت وظیفهای مقرّر فرموده است .
در آیۀ 96 از سورۀ 6 : انعام داریم : فَالِقُ الاصِبَاحِ وَ جَعَلَ الَّیْلَ سَکَنًا و در آیۀ 61 ، از سورۀ 40 : غافر داریم : اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ الَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَ النَّهَارِ مُبْصِرًا . و در آیۀ 86 از سورۀ 27 : نمل داریم : أَلَمْ یَرَوا أَنَّا جَعَلْنَا الَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَ النَّهَارِ مُبْصِرًا ، و در آیۀ 10 و 11 از سورۀ 78 : نَبَا داریم : وَ جَعَلْنَا الَّیْلَ لِبَاسًا وَ جَعَلْنَا النَّهَارِ مَعَاشًا .
از نماز مغرب ، و عشاء و تعشّی ، و خوابیدن در اوائل شب ، و استراحت تامّ بدن ، و سپس بیداری در اوائل طلوع فجر ، و بدنبال آن وقت و زمان مشخّص بین الطّلوعین را تا طلوع خورشید . و از آنجا به بعد که ساعات روز شروع میشود برای قیام به اُمور مهمّات از کشت و زرع و صنعت و تجارت و سفر و رسیدگی به امور اجتماعی و غیرها تا وقت ضُحی که آفتاب بر فراز آسمان آمده و روشنی شدّت نموده و تقریباً در موقع تابستان که دو ساعت به ظهر مانده است . در این حال خواب قیلوله را مستحبّ نموده ، و تا وقت زوال شمس نماز ظهر ، و بعد از گذشتن دو برابر مقدار سایۀ شاخص که تقریباً نیمه زمان میان ظهر و غروب است ، نماز عصر را مقرّر فرموده است ، و همچنین برای این ساعاتِ باقی از صلۀ ارحام و تربیت اولاد ، و انس با عیالات ، و تتمّۀ کسب را در صورت لزوم ، تا زمانیکه خورشید در زیر افق پنهان شود که وقت نماز مغرب است و اول زمان شب شروع میشود .
بنابراین اوّلاً همیشه شب مقدّم بر روز است . شب جمعه یعنی شب قبل از روز جمعه ، نه شب بعد از آن چون دخول ماه با رؤیت هلال است و رؤیت حتماً در اوّل شب پس از اختفاء شمس باید صورت گیرد .
و ثانیاً باید ساعت را غروب کوک نمود ؛ یعنی در وقت غروب آفتاب آنرا سر ساعت 12 قرار داد ، و عقربههای آنرا رویهم نهاد . بنابراین هر ساعتی که بگذرد ، میدانیم چقدر از شب ما سپری شده است . ساعت 2 یعنی دو ساعت از شب گذشته ، و ساعت پنج یعنی پنج ساعت از شب گذشته ، و طلوع فجر که متغیّر است ؛ و در این زمان مثلاً 9 ساعت از شب گذشته است ؛ یعنی نه ساعت از شب گذشته است .
طلوع آفتاب نیز متغیّر است . چون مقدار بین الطّلوعین بمقدار ثمُن مقدار روز است بنابراین در تابستانها در نواحی که ما زیست میکنیم مابین الطّلوعین به حدود دو ساعت میرسد ، و در زمستانها تا یک ساعت و ربع تقلیل مییابد .
و در این وقت ، مسلمان بیدار است و مشغول عبادت و یا قرائت قرآن ، و یا مطالعه ، و رسیدگی و تنظیم امور منزل . در حدود ساعت اول طلوع آفتاب دنبال کار میرود . چه تاجر و چه صنعتکار و چه پزشک ، و چه محصّل و چه زارع و دامدار ، در آن وقت مساعد و هوای لطیف حتّی در تابستان به راحتی ساعاتی را در حدود شش ساعت کار میکند . و در وقتیکه آفتاب به وقت ضُحی رسیده و گرم شده و فعّالیّت مشکل است ، دست بر میدارد ... تا ظهر و عصر و سپس ساعات را طیّ میکند تا روز تمام شود .
فائدۀ این تنظیم ساعات آن است که : انسان از وقت خود استفاده میکند ، و ساعات کار را طبق حال خود در آرامش و خوبی سپری مینماید و انسان میداند چقدر از روز باقی مانده است ؛ و وظیفهای را که امروز بعهده دارد چگونه ترتیب دهد ، تا غروب آفتاب پایان یابد . زیرا که در صبح اگر چشم به ساعت بیندازد و ببیند مثلاً ساعت 11 است یعنی 13 ساعت به غروب مانده است ؛ و یا اگر در عصر ببیند ساعت 11 است ؛ یعنی یک ساعت به غروب مانده است.
در این صورت به آسانی مردم مقدار روز خود را مییابند ؛ و میدانند چقدر از روزشان باقی مانده است . چون منتهی روز ساعت 12 است . بخلاف شب که دانستن مقدار بقیۀ آن لازم نیست . زیرا شب برای خوابیدن و استراحت کردن است و در شب انسان باید بداند چقدر از شب گذشته است ؟ و چقدر خوابیده و آرامش نموده است ؟ بنابراین چون بنا به ساعت غروب کوک مبدأ شب معلوم است بمجرّد رؤیت ساعت ، مقدار گذشت شب معلوم است ، و چون مقدار پایان روز معلوم است ، بمجرّد رؤیت ساعت مقدار باقیمانده از آن که برای حرکت و فعّالیّت است معلوم است .
در این صورت گرچه انسان نیز میتواند از مقدار باقیماندۀ از شب ، و یا از مقدار گذشتۀ از روز با توجّه کوتاهی مقدارش را بدست آورد ؛ ولیکن این فائدهای به حال او ندارد . عمده در روز دانستن آن است که : چقدر از روز مانده است ؟ و ما وظائف محوّله خود را باید در این مقدار بجای آوریم ؛ نه چقدر گذشته است ، آن بدرد ما چه میخورد ؟ و نیز در شب آنچه برای ما مفید است که چقدر گذشته است ؟ و ما بقدر کافی استراحت و خواب نمودهایم یا نه ؟ و این به ساعات بعدی منوط نیست ؛ بلکه فقط مربوط به ساعات پیشین است .
امّا ساعت ظهر کوک ، مبدأ را اوّل روز و یا اوّل شب قرار نمیدهد . و وسط تقریبی شب قرار میدهد .
ساعت 12 یعنی نیمه شب تقریبی . و ساعت 1 بامداد یعنی یک ساعت از نیمه شب گذشته است . و این هیچ فائده ندارد ؛ بلکه ضررهای آن بسیار است . اوّل مقدار شب و یا مقدار روز را معیّن نمیکند . ثانیاً شب را از اوّل نمیشمرد ، بلکه نیمی از شب را از روز قبل ، و نیمی از آن را از روز بعد میشمرد . و در این صورت یک شب تمام ، به دو تکّه پاره شده ؛ و احکام و وظائف شرعی و عرفی همه به هم میخورد . و ساعت 1 بامداد که هنوز صبح نشده است ، بلکه چه بسا شش ساعت به آفتاب مانده است ؛ ولی معذلک آنرا از ساعات بامداد میشمرد . و ثالثاً مردم در کار خود حیران و سرگردان میمانند. یک مبدئی به آنها داده شده است . نیمه شب ، مبدئیّت این مبدأ بچه درد آنها میخورد ؟ نه با آن کار خود را میتوانند مشخّص کنند نه استراحت خود را .
و ساعات کار اداری و مدارس ، و دانشگاهها و نظام ، و غیرها بر این اساس که تنظیم شود . مثلاً معیّن کنند : مردم ساعت 8 دنبال کار بروند در زمستانها ساعت 8 قدری از آفتاب میگذرد ؛ ولی در تابستانها چهار ساعت از آفتاب میرود . و در این صورت انسان چهار ساعت تمام در اعتدال هوا در منزل بیکار آرمیده ، و هنگام گرما و هوای خفقان آمیز باید به حرکت درآید و این موجب إتلاف وقت و عدم تنظیم ساعات بر اساس احتیاج بدنی ، و مناسبات بهداشتی و حفظ الصّحة عالمی است .
نیمۀ شب را ابتدای زمان قرار دادن ، فقط برای کارخانهدارهائی که کارگران خود را چون آلات و ابزار کار شمرده ، نه خوابی ، نه راحتی ، نه روزی ، نه روشنائی ، نه بهداشت ، و حفظ الصّحهای برای آنها قائل نیستند . و بشر را متحیّر و سرگردان آلت مقاصد مادّی و بهرهبرداری خود قرار میدهند میباشد .
و در این صورت مردم تا قریب ساعت 8 میخوابند . از فیوضات بین الطّلوعین محروم ، و از سحرخیزی بیبهره میمانند . و طبعاً کسی که ساعت 8 دنبال کار برود ، تا ساعت 2 بعدازظهر ، و یا 4 ساعت بعدازظهر کار کند ؛ و اوّل شب خود را به مطالعه و بیداری و تفریح بگذراند ، و تا قریب نیمۀ شب بیدار باشد ؛ خوابش در آخر شب بوده ، و تا به صبح بطول میانجامد . و در این صورت از همه مواهب الهی و بهداشتی محروم میگردد .
ساعات کار معلّمان باید طوری تنظیم شود که : بهترین ثمرات را در بهترین شرائط و مناسبات بهداشتی ، و سلامتی و تنّعم طبیعی ، و روحی بدست آورد.
برشی از کتاب : وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام ص 126، علامه طهرانی ره
pdf نسخه تلفن همراه : دریافت
pdf نسخه رایانه : دریافت
دیدگاه ها ۱